ایگوتوریسم و ایگوتوریست

ایگوتوریسم چیست؟

روانشناس‌ها ایگو را شناخت هر فرد از خودش می‌دانند و برای همین است که ایگوی هر شخص با ایگوی آن دیگری متفاوت است. در واقع ایگو همان دنیایی‌ست که هر یک از ما برای خود ساخته‌ایم و بسیاری از ما بعد از ساخت این دنیا آنقدر به آن متعهد شده‌ایم که به هیچ‌وجه حاضر به تغییرش نیستیم یا نمی‌خواهیم دستِ کم کمی بهبودش ببخشیم. بعضی از ما چنان به ایگوی خود پایبندیم که مقصد سفرمان و حتی سبک‌وسیاق آن را هم بر اساس ایگو انتخاب می‌کنیم و اینجاست که ایگوتوریسم (ego tourism) را شکل می‌دهیم و به یک ایگوتوریست تبدیل می‌شویم؛ نوعی خاص از انواع گردشگر. 🤔

 

بدترین نوع گردشگران

بعضی‌ها، ایگوتوریست‌ها را بدترین نوع گردشگران می‌دانند؛ همان‌هایی که به هر شکل، حتی در بیشترین حالت تقاضای سفر هم باید بلیطشان از نوع فرست کلاس باشد. در صندلی هواپیما خوابشان از آسایش مسافری که در ردیف جلویی نشسته مهم‌تر است، می‌خواهند فیلم مورد علاقه‌‌شان را درست در وسط جنگل‌های هیرکانی تماشا کنند و برایشان تماشای آن فیلم و تعریف از آنچه تجربه می‌کنند، مهم‌تر از آرامش گونه‌های جانوری است، بازرگان‌هایی که در سفر به دبی، با وجود تعداد بسیار زیاد هتل‌های لوکس، فقط یک هتل خاص مثل برج‌العرب را برای اقامت انتخاب می‌کنند و هزینه‌های گزافی برای آن می‌پردازند، گردشگرانی که با وجود هزینه بالا و مشقت زیاد، قطب جنوب را به عنوان مقصد خود انتخاب می‌کنند تا عکس‌ها و ویدیوهای متفاوتی از مقصد سفرشان را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارند، جوان‌هایی که بعد از فارغ‌التحصیل‌شدن از دانشگاه با هزینه شخصی، یکی از کشورهای بسیار فقیر جهان را برای سفر انتخاب می‌کنند تا با ارائه گزارشی از سفر داوطلبانه‌‌شان جایگاه شغلی مناسبی پیدا کنند و ده‌ها نمونه مشابه دیگر. ✈

 

در حقیقت، این واژه درباره هر نوع گردشگری صدق می‌کند؛ از اکوتوریست‌های جعلی که طبیعت و همه ساکنان آن را به باد نابودی می‌دهند تا گردشگرانی که به هر قیمتی شده باید بهترین خدمات را آنِ خود کنند. اینها تنها بر یک اساس سفر می‌کنند و آن این است: «فقط من». 🤓

 

در واقع مقصد و نوع سفر همه این افراد از نظر فنی تفاوت دارد. اما آیا نوعی تلاش برای پذیرفته‌شدن در اجتماع و تایید «منِ وجودشان یا همان ایگو» در این سفرها مشترک نیست؟ گویا هر کدام قصد دارند تا به نوعی دیگران را تحت‌تاثیر قرار دهند و انتخابشان را به رخ این‌وآن بکشند. این همان چیزی است که می‌شود اگوتوریسم، «گردشگری خودخواهانه»، سفر برای خودنمایی یا مسافرت بر اساس «من و هرآنچه من می‌خواهم». 🤨

 

 

ایگوتوریست‌ها را بیشتر بشناسیم

یکی از مهمترین انگیزه‌های سفر و عواملی که باعث می‌شود انسان‌ها سفر کنند و حتی اصرار به انتخاب مقصدهای خاص داشته باشند، به‌دست‌آوردن جایگاه اجتماعی نزد دیگران است. بگذارید کمی بیشتر توضیح بدهم:

 

بسیار از افراد سفر می‌کنند تا چیزی برای گفتن داشته باشند، دیگران از سفرهای آن‌ها حرف بزنند، مورد تایید این‌وآن قرار بگیرند، در شبکه‌های اجتماعی لایک و فالوور جمع کنند و به این طریق وجه‌ای نزد کس‌وکارشان پیدا کنند. گویا همین تلاش برای به‌دست‌آوردن جایگاه اجتماعی بوده که باعث شده مقصدهای لوکس جهان از دل جزایر بکر سربرآورند. وقتی به هتل‌های لوکس جزیره‌ای در کشور کوچک مالدیو فکر می‌کنم، چیزی به نظرم نمی‌آید جز ایجاد مقصدی لوکس در دل طبیعت وحشی برای ایگوتوریست‌ها. 🏖

 

ایگوتوریسم را می‌توان درست نقطه مقابل اکوتوریسم، گردشگری مسئولانه و گردشگری پایدار قرار داد. این افراد – اگوتوریست‌ها – حتی می‌توانند در لباس اکوتوریست‌ها پنهان شوند، به مقصدهای بکر در دل جنگل‌های انبوه سفر کنند، در کنار دریاچه‌ها کمپ بزنند، آتش برپا کنند، فیلم موردعلاقه‌شان را بر پرده سینمای کویری تماشا کنند، میزی از انواع خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها آماده کنند و عکس‌ها و فیلم‌هایی در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنند با این مضمون که ما فلان فیلم را در دل فلان جنگل تماشا کردیم و خیلی‌ها این افراد را به غلط با بوم‌گردها و گردشگران مسئولی که بقای طبیعت و منافع جوامع محلی میزبان را مورد توجه خود قرار می‌دهند، اشتباه می‌گیرند. 🏕

 

پس با این اوصاف، پیدایش ایگوتوریست‌ها چیز جدیدی نیست؛ این‎ها همان اکوتوریست‌هایی هستند که نه توجهی به حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگ بومی دارند و نه علاقه‌ای به ماجراجویی و خطر، بلکه این افراد در دسته گردشگرانی قرار می‌گیرند که در سفر فقط لذت، تفریح و آرامش خود را در اولویت قرار می‌دهند. به عبارتی همیشه می‌گویند: «اول من». 🤩

 

این نوع گردشگران ذاتا خود را از دیگران متمایز می‌دانند و طبیعت‌گردی لوکس را بدون توجه به اثراتی که از خود برجای می‌گذارند، انتخاب می‌کنند. از طرفی، بسیاری از آنها سفر می‌کنند چون دوست دارند دیگران درباره‌شان حرف بزنند. این نیاز به تایید و پذیرش از سمت اجتماع مهمترین انگیزه سفر برای آنهاست. شاید بعضی‌ها اسم این نوع سفر را «گردشگری با علایق ویژه» بگذارند که البته این نوع گردشگری هم در نوع خود ایجاد اشتغال و درآمد می‌کند اما نمی‌توان اثرات منفی آن را هم نادیده گرفت. 😏

 

 

به نیازشان توجه کنیم

به نظر من برای این دسته از گردشگران که به دلیل نیاز به دیده‌شدنِ بسیار، سفر می‌کنند هم باید بسته‌های اختصاصی خودشان را فراهم کرد؛ محصولاتی کاملا ویژه تا نیاز ایگوتوریست‌ها به خودنمایی و دریافت پز اجتماعی را برآورده سازند. از هتل‌های فوقِ مجلل گرفته تا رستوران‌های فوقِ مدرن با منوی عجیب‌وغریب. 🏨

 

البته نباید این نکته را هم از یاد برد که بسته‌های سفر برای ایگوتوریست‌ها را بایستی در قیمت‌های بسیار بالا عرضه کرد، طوری‌که فقط خاصِ آن‌ها باشد و همین افراد بتوانند از آن‌ها استفاده کنند. این خودش می‌شود انحصاری‌شدن محصولات گردشگری برای گروه خاصی از گردشگران. 💲

 

همه را گفتم تا بگویم که

نمی‌توان ایگوتوریست‌ها را نادیده گرفت چون هرچه باشد آ‌ن‌ها برای بسیاری از کسب‌وکارها ایجاد درآمد می‌کنند. بلکه باید این توجه و نیاز به خودنمایی کردنِ قشری را، فرصتی غنیمت برای تولید و ارائه محصولاتی دانست که خاصِ آن‌ها باشد.

نظرتان را در این باره با من به اشتراک بگذارید. 🙏

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.